در کودکی میلیون ها مشغله ی دل گرم کننده در پس انداز ذهن داشتم !
از هیئت گل ها گرفته تا مهندسی سگ ها،از رنگ و فرم سنگ ها گرفته تا معمای باران ها و ابرها،از سیاهی کلاغ گرفته تا سرخی گل انار...
همه و همه دل مشغولی های شیرین ساعات بیداری ام بودند !
.
.
.
هفت تا هشت سال،
برای زندگی کافی ست!
هفت یا هشت سال...خلاص!
بقیه اش نقدی مزورانه ست!
زنبور زهر آگین خیانت متورم می کند هیکل ها را
و ما با خون فاسد خود به سفرهای بزرگ می رویم!
پیراهن های بزگ می پوشیم!
خانه های بزرگ می سازیم!
حرف های بزرگ می زنیم
و خردمندانه طنین گریه های بزرگ خود را
به هق هق آرام تخفیف می دهیم در مناسبات بزرگ!
و پاهای بزرگ خود را به زمین می کوبیم
تا تنها صدای موجود،عبورِ حجمِ بزرگ ما
در کوچه های بزرگ باشد،
کوچه هایی که در کودکی بارها در آن ها گم شده بودیم...
salam shokooooofeeee:D
vaaay in matlab be in khoshmelioo vase shervine tarsnak gofti:-S
hiiiiiiiiiiiiiiiiiiiii:D khob kari kardi ki mitone gheyre in fekr kone;):D
salam shervin:D
shokooooooluye mano pas bedeeeeee:-S
baghiasham bedee
hamasho mikham:D
mersi
bay bay shervin
ای کاش عشق را زبان سخن بود
eee mage zabanesh nist
khob man chera harf mizanam
pas az in be baaad sokooooot
شکوفه عزیز سلام دلم برات تنگ شده مدتی نبودی خوشحالم که هستی.
سلام استاد...امیدوارم حالتون خوب باشه...ایلیا کوچولو خوبه؟مرسی که به یادمین...