غریب

 

 

 

مادربزرگ  
گم کرده ام در هیاهوی شهر 
 
آن نظر بند سبز را  

که در کودکی بسته بودی به بازوی من 

 
در اولین حمله ناگهانی تاتار عشق 

خمره دلم 
 
بر ایوان سنگ و سنگ شکست 

 

دستم به دست دوست ماند  
پایم به پای راه رفت  


من چشم خورده ام  
من چشم خورده ام 


من تکه تکه از دست رفته ام 
در روز روز زندگانیم  

 

 


نظرات 1 + ارسال نظر
دختر نارنج و ترنج جمعه 8 آبان 1388 ساعت 16:16

عالی بود....
نظربند سبز همه مون گم شده.
نه؟

بله
گم شده...
گم شده...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد